به گزارش سرویس بین الملل گردشگرآنلاین، آیا در مورد رابطه بین تکامل و اعتقاد به خدا تعجب کرده اید؟ من می خواهم یک دیدگاه شخصی در این مورد ارائه دهم. در سال ۲۰۰۸، من و همسرم این فرصت را داشتیم که از جزایر گالاپاگوس دیدن کنیم. از دوران دبیرستان می خواستم به آنجا بروم. من مقاله ترم اولم را درباره داروین و سفرش نوشتم و همیشه دوست داشتم خودم آن را ببینم. تجربه شگفت انگیز بود! میتوانستم تصور کنم که چرا داروین این آزمایشگاه فوقالعاده را برای مشاهداتش یافت. عملاً هیچ شکارچی وجود نداشت. حیوانات به سختی هیچ ترسی از حیوانات دیگر یا از انسان داشتند. سورئال بود! ما در کنار پرندگانی که بوبی نامیده میشدند راه میرفتیم و لانههای خود را در فضای باز میگذاشتند و میتوانستیم آنها را با بچههایشان تماشا کنیم، و آنها هیچ نگرانی نشان نمیدادند. می توانستم کنار یک مارمولک بنشینم و فرار نکند. از دیدگاه من، این فضای امن به وجود تنوع زیادی از حیوانات کمک کرد. همچنین، از طریق مقایسه بین جزایر، به نظر میرسد که تفاوتهایی وجود دارد که نشان میدهد حیوانات چگونه میتوانند زنده بمانند که بهترین سازگاری را با جزایر جداگانه دارند. برای مثال ما متوجه شدیم که در جزایر بین لاک پشت ها، فنچ ها و پوشش گیاهی تفاوت هایی وجود دارد
با این حال، فکر کردن به این موضوع از این تجربه، ایمان من به خدا را متزلزل نکرده است.جزایر گالاپاگوس دلیل آن این است که، در حالی که به نظر من اصل انطباق داروین منطقی است، خدا هنوز میتوانست این طرح را درست همانطور که در سایر قوانین طبیعت مانند قانون گرانش قرار داده است، به حرکت درآورد. نه تنها این، نتیجه این تنوع که من می بینم شگفتی است، در راستای شگفتی های دیگری که می توانیم به عنوان کار خدا مانند غروب خورشید و کوه های زیبا نسبت دهیم. مزمور ۱۰۴:۲۴ فکر میکنم به خوبی میگوید: “خداوندا، چه چیزهای متنوعی آفریدی! همه آنها را با حکمت آفریدی. زمین از مخلوقات تو پر شده است.”
فقط با نگاه کردن به بیرون از پنجره های خانه جزایر گالاپاگوس، از رفتار حیواناتی که می بینم تعجب می کنم. این به ویژه در مشاهده تغذیه کننده مرغ مگس خوار ما صادق است. ما شاهد بوده ایم که چگونه آنها ماهیت سرزمینی قوی دارند. یکی، که ما آن را “پسر کوچولو” می نامیم، خود را “پادشاه تغذیه” معرفی کرده است. او معمولاً به طور برجسته بالای فیدر ما می نشیند. سایر مرغ های مگس خوار سعی می کنند در آنجا تغذیه کنند، اما او به سرعت آنها را بدرقه می کند. گاهی اوقات آنها به استراتژیهای دیگر باز میگردند، مانند پنهان کردن زمانی که او نگاه نمیکند یا در یک زمان دو ساعت میآید. اما او همیشه راهی برای غلبه پیدا می کند. او تاکتیکهای جدید و غیرمعمولی مانند ترکیب شدن با برگهای یک بوته نزدیک و عجله در هنگام نزدیک شدن پرنده دیگر را پیدا میکند. یک مثال دیگر، از پنجره ای دیگر، لانه ای از کبوترهای صبحگاهی را می بینم. آنها درست برعکس مرغ مگس خوار هستند! آنها بسیار ملایم و غیر تهاجمی هستند. پدر و مادر هر روز به نوبت به نوزادان خود غذا می دهند.
بله، من شواهدی از انتخاب طبیعی می بینم. با این حال، من هنوز هم می بینم که خدا کنترل دارد!
ترجمه این مطلب توسط تیم مترجم گردشگر آنلاین
انجام شده و منبع اصلی آن وبسایت Dave L Clark است