• امروز : افزونه جلالی را نصب کنید.
  • برابر با : Thursday - 16 May - 2024
8

«هجی‌خوانی قرآن» ثبت ملی شد

  • کد خبر : 6540
  • 02 مارس 2022 - 18:13
«هجی‌خوانی قرآن» ثبت ملی شد

گردشگرآنلاین – معاون میراث‌فرهنگی طی نامه‌ای میراث‌فرهنگی ناملموس با عنوان «هجی‌خوانی قرآن» را به استانداران ۳۱ استان ابلاغ کرد.

به گزارش گردشگرآنلاین، در نامه علی دارابی قائم مقام وزیر و معاون میراث‌فرهنگی به ۳۱ استاندار درباره هجی‌خوانی قرآن آمده است:

«در اجرای ماده ۱ از قانون تشکیل سازمان میراث‌فرهنگی و گردشگری مصوب سال ۱۳۸۲ و مواد ۱۱ و ۱۲ از قانون الحاق جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون بین‌المللی حفظ میراث‌فرهنگی ناملموس مصوب سال ۱۳۸۴ و مواد ۲ و ۳ آیین‌نامه اجرایی قانون مذکور مصوب ۱۳۸۷/۱۱/۶ هیأت وزیران و با رعایت مقررات آیین‌نامه اجرایی مذکور، میراث‌فرهنگی ناملموس با عنوان «هجی‌خوانی قرآن (به پیشنهاد یزد)» به شماره ۲۴۵۶ در فهرست ملی میراث فرهنگی ناملموس در تاریخ ۱۴۰۰/۹/۱ به ثبت رسیده است.

هرگونه اقدام که موجب حفظ و احیای این میراث شود، مورد تأکید است.»

در مکتب‌خانه معمولا یک پیرمرد یا یک پیرزن قرآن را از روی عم جزء (جزوه‌هایی که حاوی جزء سی‌ام قرآن است و به این جهت که با سوره « عم یتسائلون » شروع می‌شود، عم جزء می‌گویند.) آموزش می‌دادند. شاگردان هر روز قرآن می‌خواندند و با تمرین و تکرار آیات به روش هجی کردن و مقابله (هم خوانی) قرآن در محضر استاد قرآن را یاد می‌گرفتند. برای مثال، عبارت « قل هوالله احد » با این شکل هجی می‌شد: قاف پیش لام: قُل، الف زبر: اَ، عین و واو پیش: عو، ذال پیش: ذُ = قُل اَعـوذُ.
این مکتب‌ها در منزل شخصی بوده و شاگردان در سنین مختلف و به صورت مختلط و در بعضی مکتب‌خانه‌ها به صورت جداگانه به فراگیری قرآن مشغول بودند. زیرانداز هر یک از نوآموزان متعلق به خودشان و بیش‌تر «پوست تخت» بود که از پوست گوسفند یا بُز درست می‌شد.
شاگردان هرگز بدون وضو در مکتب حاضر نمی‌شدند و همواره قداست و پاکی مکتب را به عنوان یک مکان مقدس حفظ می‌کردند و وقتی وارد مکتب می‌شدند با گفتن سلام علیکم حضور خود را در مکتب اعلام می‌کردند و آخوند و شاگردان دیگری که نشسته بودند جواب سلام را می‌دادند و اگر فرد بزرگتری وارد مکتب‌خانه می‌شد شاگردان به احترام او بلند می‌شدند.
هرگاه آخوند وارد مکتب می‌شد شاگردان به سرعت از جا بلند شده و درحالی که دست راست خود را به روی سینه خود می‌گذاشتند با سلام به او ادای احترام می‌کردند و بعد از آن هر شاگردی در جای مخصوص خود می‌نشست. جای هر شاگرد بر اساس سطح سوادش مشخص می‌شد. آخوند در بالاترین مکان اتاق معمولاً روی یک تخت پوست و یا تشکچه می‌نشست و معمولاً چوب بلندی نیز در کنارش بود تا اگر شاگردی به درس توجه نداشت تذکر لازم را با حرکت چوب به او بدهد.

منبع: فارس

لینک کوتاه : https://gardeshgaronline.ir/?p=6540

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.